ارزش واقعی رایانش ابری بهویژه از منظر تکنولوژی دستنایافتنی باقی ماندهاست. سازمانها به مزایایی که رایانش ابری بهلحاظ هزینه میتواند برای آنها داشته باشد پی نمیبرند مگر اینکه شبکهها و زیرساختهای خود را برای پشتیبانی از اپلیکشنهای مبتنی بر ابر آماده سازند. اما آیا این تمام ماجرا است؟
هیچ مقداری از کاربرد تکنولوژی نمیتواند یک سازمان ناکارآمد را به کارآمد تبدیل کند. یک سازمان بیانگیزه با مدیریت ضعیف با بهکارگیری رایانش ابری همچنان با ضعف مدیریت و بیانگیزه باقی میماند.
طبق جدیترین بررسی که توسط فورستر در مورد ۱۵۴ تصمیمگیرنده در حوزه IT انجام گرفته، رایانش ابری باعث کاهش هزینهها میشود، اما این تصور که ابر میتواند مجموعهای سریع و آسان از منابع را در اختیار مدیران تکنولوژی قرار دهد، درست نیست. این بررسی نشان میدهد که تنها ۲۰ درصد از تصمیمگیرندگان در حوزه IT از منافع حاصل از بکارگیری رایانش ابری رضایت کامل دارند.
این عدم رضایت ممکن است ناشی از این موضوع باشد که مدیران IT به «ابر» بهعنوان منفعتی برای بخشها و فرآیندهای خود نگاه میکنند، در مقابل دید جامعتر مبتنی بر توجه به آنچه رایانش ابری به کسبوکار میافزاید؛ اما نمیتوان این طرز فکر را سرزنش کرد چرا که بسیار دشوار است که از روی اعداد مربوط به نرخ بازگشت سرمایه به آنچه ابر برای کسبوکار انجام میدهد پیبرد. مورد استفاده اولیه از ابر –آنچه باعث شده بر سر زبانها بیفتد- صرفهجویی در هزینههای IT و سرعت در استقرار و آمادگی برای استفاده است، که ویژگی خوبی است و زمانیکه در یک سازمان همهچیز آنگونه که باید باشد، این ویژگی میتواند منجر به منفعت مالی چشمگیری شود.
نتیجه نظرسنجی و تحقیقات فورستر بیان میکند کسبوکارها درک صحیحی از هزینههای لازم برای تامین سرویسهای ابری ندارند و حتی گاهی نسبت به اختصاص بودجه صحیح به این بخش تمایل ندارند. محققان بهعنوان نتیجه مصاحبههای خود با مدیران IT به این نتیجه رسیدند که: «در بسیاری از سازمانها IT توانایی محاسبه هزینه مربوط به یک سرویس جدید را ندارد تا بتواند در مقابل تقاضا برای خدمات جدید سریعا برآورد هزینه کرده و به ازای دریافت هزینه به ارائه آن خدمات بپردازد. در نتیجه استقرار یک سرویس جدید بسیار بهطول میانجامد چراکه تیمها به دنبال این هستند که چهکسی مسئول بخشهای مختلف سرویس جدید است و با وجود بودجه ثابت، منابع مورد نیاز برای پاسخگویی به تقاضاهای جدید را چگونه فراهم کنند.» به بیان دیگر در اغلب سازمانها IT موظف است ارائه خدمات مبتنی بر ابر را ایجاد کرده یا تسهیل بخشد بدون اینکه بودجه جدیدی برای این کار به بخش IT اختصاص یابد، در نتیجه بخش IT دیدگاهی محدود و هزینه محور نسبت به پروژههای مبتنی بر ابر بدست میآورد.
چرا ۹۰ درصد از نتایج رایانش ابری قابل اندازهگیری نیست؟
نباید تصویر کلیتر از رایانش ابری را از دست داد، کاهش هزینههای IT و استقرار سریعتر، تنها ده درصد از ماجرا است. ۹۰ درصد بقیه چیزی است که برای خود کسبوکار اتفاق میافتد. این تحول کسبوکار را قادر میسازد نسبت به فرصتهای موجود در بازار بهتر عکسالعمل نشان دهد، به برقراری ارتباط و همکاری در داخل و خارج از کسبوکار خود بپردازند، محصولات جدید را طراحی و تست کنند و چابکتر از گذشته باشند.
این بخش از نتایج رایانش ابری میتواند به منافع بزرگتر و در عینحال ناملموستری منجر شود. چرا ۹۰ درصد از نتایج «ابر» فراتر از اندازهگیری است؟ اولا؛ سازمانها سالها تلاش کردند تا توانستند رضایت مشتری و کارمندان خود را بهعنوان منافع و دستاوردهای مالی خود تفسیر کنند. همیشه در کسبوکارها بخشهایی پوشیده از ابهام وجود دارند و تا زمانیکه گزارشات مربوط به میزان فروش سالانه یا ماهانه منتشر نشده و تاثیر این بخشها بر این گزارش مشخص نیست این بخشها در ابهام باقی میمانند.
ثانیا؛ سازمانهایی که نسبت به رقیبان خود پیشتاز هستند و خدمات منحصربهفردی به مشتریان ارائه میدهند، مسلما این ویژگیهای خود را نتیجه بکارگیری رایانش ابری نمیدانند. درواقع رایانش ابری نقشی در داستان موفقیت سازمانها ندارد، بلکه این کمپانیهای موفق بهدلیل شیوه درست مدیریتی خود به این نتایج دست مییابند. آنها از سلسهمراتب فرماندهی و کنترل اجتناب میکنند و در عین حال به دستور مدیران خود احترام میگذارند. به کارمندان خود برای نوآوری و دنبال کردن ایدههاشان فرصت میدهند و آنها را برای به سرانجام رساندن ایدههای خود تشویق میکنند و همزمان با شکست در این روند نیز مشکلی ندارند.
وقتی نوبت به تکنولوژی میرسد نیز سازمانهای آیندهنگر به سیستمها و اپلیکیشنهای خود -چه مبتنی بر ابر باشد یا نباشد- بهعنوان ابزارهایی نگاه میکنند که به آنها در رسیدن به اهدافشان کمک میکنند. راهحلهای تکنولوژی چیزهایی نیستند که بتوان آنها را به یک سازمان آشفته تزریق کرد و امیدوار بود که تکنولوژی به نحوی همهچیز را مرتب کند. هیچ مقداری از کاربرد تکنولوژی نمیتواند یک سازمان ناکارآمد را به کارآمد تبدیل کند. یک سازمان بیانگیزه با مدیریت ضعیف با بهکارگیری رایانش ابری همچنان با ضعف مدیریت و بیانگیزه باقی میماند.
آنچه در مورد سازمانهای موفق وجود دارد این است که بسیاری از ابتکارات در یک مکان جمع شدهاند، از آنالیز دادههای بزرگ تا مجازیسازی، مدیریت محتوا و … و رایانش ابری تنها یکی از عناصر این ارکستر بزرگ است که با همکاری سایر عناصر میتواند موسیقی زیبایی بنوازد، نه یک موسیقیدان خبره که در هر شرایطی بتواند در نهایت به عملکردی فوقالعاده دستیابد. پس سازمانهای موفق از رایانش ابری و سایر تکنولوژیها تنها برای پشتیبانی از یک ساختار با مدیریت عملکرد کارآمد استفاده میکنند.
بکارگیری رایانش ابری برای سازمانهایی با مدیریت نهچندان خوب، حداقل این مزیت را دارد که بسیاری از روندهایی که توسط کمپانیهای کارآمد انجام میشود در فرآیندهای مبتنی بر ابر گنجانده شده و درواقع وقتی این سازمانها اپلیکشنهای مبتنی بر ابر را میپذیرند میتوانند بهترین شیوههای سازمانهای موفق را قرض بگیرند.
پس یک چیز روشن است: کنترل هزینه و بهرهوری مهم است اما انرژی زیادی برای نگرانی در مورد هزینههای اولیه و تقویت سیستمهای IT موجود صرف نکنید، بلکه بر روشهای جدید و بهتری برای مدیریت کسبوکار خود تمرکز کرده و رایانش ابری را تنها بهعنوان بخشی از استراتژی خود در جهت تحقق این هدف بکارگیرید.
در ادامه کمی جزئیتر به روند عملکرد رایانش ابری هنگام ورود به یک سازمان میپردازیم:
تاثیر رایانش ابری بر افزایش هوشمندی تجاری شرکتها
بسیاری از کمپانیها بهدلیل رشد سریع و علیرغم داشتن مرکز ذخیره دادههای داخلی، نمیتوانند نیازهای IT خود را سروسامان بخشند، سرویسهای ابری به اینگونه شرکتها کمک میکند بدون نیاز به سرمایهگذاری زیاد برای افزایش مراکز ذخیره داده، بتوانند ظرفیتهای IT خود را ارتقاء بخشند.
بسیاری از شرکتها توانستهاند خدمات و عملکردهای IT خود را بهگونهای برونسپاری کنند تا بتوانند از منابع خود بهگونهٔ موثرتری در راستای بهبود کسبوکار خود استفاده کنند. رایانش ابری روشی را در اختیار شرکتها قرار میدهد تا این کار را بهگونهای آسانتر و موثرتر انجام دهند. با گسترش این روش، سازمانها قادر خواهند بود زیرساختها و وظایف تکنیکی IT خود را به ابر منتقل کنند و در عوض سرمایه و نیروهای خود را برای ارتقاء جنبههایی از IT که مستقیما با پیشرفت کسبوکار آنها در ارتباط است، بهکار گیرند و از این طریق در زمان و هزینههای رسیدن به اهداف نهایی خود بهگونهٔ چشمگیری صرفهجویی کنند. در این روش اعضای تیم IT از افرادی کاملا فنی، تبدیل به افرادی میشود که در کنار تخصص خود در تکنولوژی، درک بالایی از کسبوکار و قوانین کنترل اطلاعات دارند و میتوانند اهداف و استراتژیهای کسبوکار را درک کرده و مدیران استراتژی شرکت را در طراحی بهتر استراتژیها همراهی کنند. این روش بسیاری از موانع فنی را که بهطور معمول شرکتها برای رسیدن به یک ساختار اطلاعاتی غنی با آنها درگیر هستند از میان برمیدارد.
ارتقاء توان بالقوه سازمانها برای گسترش ظرفیتهای IT خود
بسیاری از کمپانیها بهدلیل رشد سریع و علیرغم داشتن مرکز ذخیره دادههای داخلی، نمیتوانند نیازهای IT خود را سروسامان بخشند، سرویسهای ابری به اینگونه شرکتها کمک میکند بدون نیاز به سرمایهگذاری زیاد برای افزایش مراکز ذخیره داده، بتوانند ظرفیتهای IT خود را ارتقاء بخشند. با این روش قابلیت IT برای تنظیم منابع خود در مواجهه با نوسانات و پاسخگویی به تقاضاهای پیشبینی نشده در بازار کسب و کار افزایش مییابد و دسترسی به اطلاعات در آنها آسانتر و جامعتر صورت میپذیرد. از اینرو در چند سال گذشته (تقریبا از سال ۲۰۰۶ به بعد)، شرکتهای پیشرو در صنعت فناوری اطلاعات سعی در ورود به این مقوله و بهکارگیری آن در فرآیندهای خدمات خود به مشتریان و کاربرانشان داشتهاند. بهطوریکه امروزه برترینهای دنیای فناوری اطلاعات، از رایانش ابری بهعنوان یک مزیت رقابتی مهم نسبت به شرکتهای همپایه خود استفاده میکنند و سرمایهگذاری سالانه در این حوزه از سال ۲۰۰۸ تا کنون ۲۵ درصد رشد کردهاست. کابران نهایی این شبکه پیچیده تنها با یک آیکون ساده مانند یک صفحهٔ وب یا یک اپلیکیشن بر روی موبایل خود روبهرو هستند، در حالیکه نرمافزارهای کسبوکار آنها و اطلاعاتشان در سرورهایی دور از محل کار آنها ذخیره شدهاست. در این روش، ذخیرهٔ دادهها، پردازش و پهنای باند بهگونهای متمرکز صورت میگیرد و این باعث افزایش بهرهوری کل شبکه میشود.
منابع:
forbes
wikinvest
computer.howstuffworks
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.